یه دختر با چهره غربی، مودب و مهربون! دوستداشتنی♡_♡
باهم دوست شدیم و شدیم بهترین خواهرای دنیا! توی یکی از شب های ماه رمضون، از هم جدا شدیم! بعد چند سال خوابشو دیدم، فهمیدم چقدرر دلم براش تنگ شده!
سین عزیزم، خواهرت که به دنیا اومد، با تموم وجودم برای تو و خانوادت ناراحت شدم، خیلی براش زحمت کشیدین و غم توی چهره مامان و بابات فریاد میزد ! امروز فهمیدم چند سال پیش خواهرت فوت کرده، دروغ چرا؟! ناراحتیم خیلی کمتر از خوشحالیم بود! کاش میتونستم یه جوری پیدات کنم و رابطه قشنگی که داشتیمو ادامه بدیم! هرجا که هستی، توی هر موقعیتی هستی، خدا یار و یاورت باشه عزیزم:*
###خدایا توی زندگی ما آدما، پر از خواسته های غیر ممکنه، غیر ممکن هایی که برای تو ممکن کردنش راحته^_^
تموووم غیر ممکن های زندگی ماهارو اگه به صلاحمونه ممکن کن^_^
اشتراک گذاری در تلگرام
تبلیغات
درباره این سایت